یا اهل العالم...

اگر از بالا نگاه کنیم مشکلات را کوچک خواهیم دید و هرچه بالاتر برویم جاذبۀ زمین برای ما کمتر خواهد شد، آنگاه می‌توانیم پرواز را تمرین کنیم.

یا اهل العالم...

اگر از بالا نگاه کنیم مشکلات را کوچک خواهیم دید و هرچه بالاتر برویم جاذبۀ زمین برای ما کمتر خواهد شد، آنگاه می‌توانیم پرواز را تمرین کنیم.

یا اهل العالم...

گاهی گمــان نمـی کنـی و مـی شـود
گاهی نـمـی شــود کــه نـمـی شــود
گاهی هـزار دوره دعـا بی اجـابت است
گاهی نگفته قـرعه به نام تـو مـی شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تـو نیست
گاهی تمـام شهـر گـدای تـو مـی شود

پیام های کوتاه
۱۱
تیر

 چه دلخوشید به برجام دوم و سوم؟؟ 📣

 مداحی حماسی حاج میثم مطیعی در روز جهانی قدس  


حاج میثم مطیعی در راهپیمایی روز قدس سال 1395 پیش از خطبه های نماز جمعه تهران، شعری حماسی و کوبنده قرائت کرد.

این شعر توسط شاعران انقلابی: آقایان محمد مهدی سیار. میلاد عرفان پور و علی محمد مؤدب سروده شده است.


🔺در این شعر ضد استکباری به مفاهیم زیر اشاره شده است:

🔸آزاد سازی قدس

🔹 مسئله اول بودن فلسطین برای جهان اسلام

🔸جنایات رژیم اشغال گر صهیونیستی

🔹 نمادها و شهدای خط مقاومت مانند: سردار سلیمانی، سید حسن نصرالله، آیت الله شیخ عیسی قاسم، شیخ زکزاکی، آیت الله شهید باقرالنمر و نیز مدافعان حرم 

🔸جهاد کبیر که در بیانات اخیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، چندین بار به آن اشاره شده است.

🔹اشاره به نیرنگ های آمریکا در برجام

🔸ضرورت تکیه به توان و استعداد داخلی در حل مشکلات


👈 دریافت فایل صوتی


📄 متن شعر:

رسید جمعه ی آخر سلام قدس شریف

سلام قبله ی صبر و قیام، قدس شریف

سلام بر دل پرخون مسجدالاقصا

به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا...»

سلام ما به تو و دست های بسته شده

سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده

اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی

اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی

اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر

اگرچه تکفیر از پشت می زند خنجر

نبرده ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس

تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس


بگو به دشمنمان، انتقام، سنگین است

و فتح آخر ما قبله ی نخستین است

بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است

بگو که دوره کودک کشی سرآمده است

قسم به غیرت این کودکان سنگ به دست

که نیست حاصل صهیونیان بغیرشکست

دگر به محکمه های جهان، امیدی نیست

بیا به معرکه اکنون که فرصتی باقی ست

دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد

به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد

زمان فتنه ی شام است و ما سحرزادیم

زمین اگرهمه خاموش مانده، فریادیم

به رغم توطئه ی نابرادران، هستیم

و در کنار تو ای قدس همچنان هستیم

مباد آنکه رفیقان نیمه راه شویم

شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم

ببین که در غم تو لحظه ای نیاسودیم

هنوز چشم به راهان صبح موعودیم

نبرده ایم ز خاطر دمی تورا ای فدس

تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس


مجاهدان سبیل خدا سلام سلام

سلام ای همه ی پابرهنه های امام

میان موج خطر مانده با دلی آرام

به شیخ عیسی قاسم سلام باد سلام

نبود و نیست حریف قیام، زندان ها

اسیر بند نمانند شیخ سلمان ها

به شور عاشورا، نیجریه پاینده ست

به آل نفت بگو، باقر النمر زنده ست

سلام بر دل دریایی اویس قرن

به سرو زخمی همواره ایستاده، یمن

سلام ما به وفای مدافعان حرم

که در شگفت شد از ماجرایشان عالم

به رهروان وفادار راه قدس سلام

به دست غیرت امت، «سپاه قدس» سلام

سلام باد به اسطوره مرد ایرانی

شهید زنده ما قاسم سلیمانی

سلام ما به شهیدان، ستارگان زمین

سلام ما به عماد و جهاد و بدرالدین

نرفته ایم به پستو، خدای ماست گواه

که مانده ایم کماکان کنار نصرالله


در این نبرد چه جای تعلل و تاخیر

که گفته رهبرمان من کشیده ام شمشیر

د راین نبرد که واجب شده ست بر همه کس

به حکم «لا تطع الکافرین»، جهاد کبیر

من و تو در ره دریا بیا که رود شویم

که می روند به مرداب، جوی های حقیر


بایست! قوت زانوی دیگران مطلب!

به غیر بازوی خویش از کسی امان مطلب!

به ضربه سم اسبان به روز جنگ قسم

به لحن داغ‌ترین خطبه تفنگ قسم

که جز سپیده شمشیر، صبح ایمن نیست

چراغهای توهم همیشه روشن نیست

کجا به بره، دمی گرگ‌ها امان بدهند؟

که دیده راهزنان، گل به کاروان بدهند؟

نه، گرگ اهل وفا نیست، امتحان کافیست

به این درنده چه خوش کرده ای گمان، کافیست

بیا امید به تدبیر خویشتن بندیم

امید خام به لبخند دشمنان کافیست

چه دلخوشید به برجام دوم و سوم

که این تجارت کم سود و پرزیان کافیست

همین قَدَر که چشیدیم از خیانتشان

برای تجربه ی هفت نسلمان کافیست


شهید عشق شو از این تفنگ‌ها مهراس

سوار می‌رسد، از طبل جنگ‌ها مهراس

جهان ز موج تو پر شد، خودت جزیره مباش

یمن، اویس شد اکنون، تو بوهریره مباش

در این دو روز شبانی؛ اسیر خواب نشو

ذلیل وعده ی بی معنی سراب نشو


.....................................................


  • matineh naghashian
۱۱
تیر
دانلود...مداحی حماسی حاج میثم مطیعی...للقدس نحن قادمون!
  • matineh naghashian
۰۸
تیر

 

امشب بیا دوباره خدا را صدا کنیم

 

قرآن به سر برای ظهورش دعا کنیم

 


 

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

#شب_بیست_و_سوم_ماه_مبارک_رمضان

#شب_قدر

#من_فقط_یک_حاجت_دارم

  • matineh naghashian
۰۶
تیر

وقت پرواز آسمان شده بود

گوئیا آخر جهان شده بود


کعبه می رفت در دل محراب

لحظه ی گریه ی اذان شده بود


کوفه لبریز از مصیبت بود

 باد در کوچه نوحه خوان شده بود


شور افتاد در دل زینب (س)

پی بابا دلش روان شده بود


در و دیوار التماسش کرد

در و دیوار مهربان شده بود


شوق دیدار حضرت زهرا

در نگاه علی عیان شده بود


خار در چشم و تیغ بین گلو

زخم ،مهمان استخوان شده بود


سایه ای شوم پشت هر دیوار

در کمین علی نهان شده بود


ناگهان آسمان ترک برداشت

فرق خورشید خون فشان شده بود


در نجف سینه بیقرار از عشق

گفت "لا یمکن الفرار" از عشق


سید حمیدرضا برقعی

  • matineh naghashian
۰۴
تیر

🌹 آن قدر... 🌹


جان آمده رفته هیجان آمده رفته

نام تو گمانم به زبان آمده رفته


احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته

صف از پی صف تا به اذان آمده رفته؟


پلکی زده ام خواب مرا آمده برده

پلکی زده ام نامه رسان آمده رفته


امسال نبرده ست مرا روزه، فقط گاه

بر لب عطشی مرثیه خوان آمده رفته


من در به در او به جهان آمده بودم

گفتند کجایی؟! به جهان آمده رفته


ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم

بسیار به عمرم رمضان آمده رفته...


#محمد_مهدی_سیار 

#رود_خوانی 

  • matineh naghashian
۲۵
خرداد

دانلود صوت سخنرانی مهم و کاربردی استاد پناهیان در هیئت شهدای گمنام/آخرین جلسه قبل از ماه مبارک رمضان ٩٥/٣/٦
پ ن:تا می تونید انتشار بدین...

  • matineh naghashian
۰۲
خرداد

یا اباصالح

مولودی زیبای حاج میثم مطیعی رو پیشنهاد می کنم...عیدتون مبارک!🌺☘

التماس دعا...👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻

دانلود عاشقونه تو جمکران پی تو می گردیم




  • matineh naghashian
۰۱
خرداد

امام زمان احیا نیمه شعبان


به رغم سیلی امواج، صخره ­وار بایست­!

در این مقابله چون کوه استوار بایست­!


خلاف گوشه ­نشینان و عافیت ­طلبان

تو در میانه میدان کارزار بایست!


نه مثل قایق فرسوده ­ای کناره بگیر

نه مثل طفل هراسیده ­ای کنار بایست!


در این زمانه بدنام ناجوانمردی

به ­نامِ نامیِ مردان روزگار بایست!


بس است این که به آه و به ناله در همه عمر

به انتظار "نشستی"، به انتظار "بایست"!


سجاد سامانی 


پ ن: احیای شب نیمه شعبان فراموش نشود!!!

پ ن: التماس دعای فرج!!!

  • matineh naghashian
۱۶
ارديبهشت
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد
مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد
چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد
فکر کن فلسفه ی خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد
چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده
عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد
شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازه ی یکدیگر نیست
از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
رفتی آنسوتر از اندیشه و در را بستی
رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید
عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته
پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد
آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز
شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
چتر بردار که این رایحه باران دارد...

سیدحمیدرضابرقعی

  • matineh naghashian
۰۳
ارديبهشت
مصرع ناقص من کاش که کامل می شد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شد

شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیست

من که حیران تو حیران توام می دانم
نه فقط من که در این دایره سرگردانم

همه ی عالم و آدم به تو می اندیشد
شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد

کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است

کعبه افتاده به پایت سر راهت سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»

کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر درید

کعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:

«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»

راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست

روز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید

می رود قصه ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام

بار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار عدم را بردار

بعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدی

می نویسم که شب تار سحر می گردد
یک نفر مانده از این قوم که برمی گردد

از (قبله مایل به تو)
سید حمیدرضا برقعی
  • matineh naghashian