۲۳
مرداد
صفوف مست
برای امام رضا(ع)
این آفتاب مشرقی بی کسوف را
ای ماه، سجده آر و بسوزان خسوف را
«لاتقربوا الصلاة» مخوان و به هم مزن
این مستی به هم زده نظم صفوف را
نقّارهها به رقص کشند اهل زهد را
شاعر کند خیال تو هر فیلسوف را
میترسم از صفای حرم باخبر شود
حاجی و نیمهکاره گذارد وقوف را
این واژهها کماند برای سرودنت
باید خودم دوباره بچینم حروف را
روحالقدس! بیا نفسی شاعری کنیم
خورشید چشمهای امام رئوف را
محمدمهدی سیار
حق السکوت